شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

تو را دوست دارم!

من از عهد آدم تو را دوست دارم               از آغاز خلقت تو را دوست دارم               چه شب ها من و آسمان تا صبح دم         سرودم نم نم تو را دوست دارم       نه خطی نه خالی !نه خواب و خالی        من ای حس مبهم تو را دوست دارم   بیا تا صد دل از دل سنگ خیزد                 بگو ییم با هم تو را دوست دارم    جهان یک زبان شد ...
16 تير 1392

لی لی حوضک

لی لی حوضک! اب بخوره افتاد... خب !!!بعدش گرفتش این پختش این خوردش این کله گنده شد!!!!!(شعر لی لی لی لی حوضک از زبان امیر مهدی گلم) شعر لی لی لی لی حوضک :لی لی لی حوضک جوجو اومد آب بخوره افتاد تو حوضک یکی گرفتش یکی پوشوندش یکی نونش داد همون آبش داد یکی گفت کی جوجو رو انداخت توحوضک این یکی گفت منه منه کله گنده خب منم درست خوندممممممممم مامانی!!! ...
13 تير 1392

ترس در اشپزخانه!!

سلام پسر طلا !مامانی گلم الان سه روزه من و تو تنهاییم بابایی مرتب از مشهد و حرم امام رضا(ع)تماس میگیره و (دل منو اتش میزنه!)خب اخه مامانی من واقعا عاشق امام رضا(ع)هستم و واقعا هر لحظه احساس میکنم دارم توی صحن راه میرم یا توی حرم هستم و بوی دلنشین عطرش منو سر مست از عشق امام هشتم میکنه خوشا به سعادت بابایی و دیگر زایران عاشق امام عزیزمون.زیارت همه شون قبول حق! و اما عزیزترینم امروز روزی بود برای خودش پسرم من امروز صبح کار بودم ساعت 3 رسیدیم خونه و یک دو ساعتی استراحت کردیم بعد من افتادم به جون خونه!و شروع کردم به نظافت!تو اشپزخونه بودم که دیدم رو پریز کنار گاز یک س و س ک!!!!! از نوشتن اسمش هم متنفرمممممممممممم!!!منم مثل همیشه با دی...
12 تير 1392

سفر به مشهد

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید صدای بال ملائک، عجیب می آید! سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من به پای بوس نگاهت، غریب می آید طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست. کبوتر دل من، بی شکیب می آید برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید ...     و من گریخته ام؛   و در پی من صیادها؛     و فرا رویم دام ها؛         یا ضامن آهو؛           من یقین دارم دستان تو تنها سهم آهو نیست ...   السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا السلام علیک یا شمس الشموس السلام علیک یا غریب الغ...
10 تير 1392

دکتر یا ارایشگر!!!

        از دیشب تا الان من شدم اقای دکتر!مرتب با وسایل پزشکی که مامان برام خریده مشغولم!به مامانم میگم:مامان تب داری؟!!! و همش اسم وسیله ها رو از مامانی میپرسم:گوشی پزشکی پنس مانیتورو ...البته من نمیدونم این که مامانم بهش میگه پنس چرا شبیه همون وسیله ایه که مامانم وقتی میره ارایشگاه خانمه دستشه!!!!منم با اون ابروهای مامانمو درست میکنم!!! گاهی هم اب میارم مثلا دارم موهای مامانمو درست میکنم ! خلاصه من هم دکترم هم ارایشگر!!!!! ...
10 تير 1392

امشب

سلام گل قشنگم!امشب قرار بود مامان شب کار باشه اما وقتی رفتم شیفت دیدم بخش خلوت بود با سوپر وایزر هماهنگ کردیم چون بخش های دیگه نیرو نمیخواستند موافقت کردند من برم خونه ولی هر موقع زنگ زدند سریع بیام بیمارستان حتی اگه ساعت دو نصفه شب باشه خوب دیگه قانون بیمارستان ما اینجوریه گل پسرم!اما......من رفتم دنبالت خونه عزیز جون موندم تا بابایی بیاد دنبالمون ساعت ده شد و سریال سالهای دور از خانه (اشین)از شبکه تماشا شروع شد و همون موقع تو چشمهاتو ریز کردی و ادای چشم ژاپنی ها رو دراوردی!!! مرده بودیم از خنده!!بسیار پسر با دقتی هستی عزیزم که به اندازه چشمهاشون توجه کردی!!!! با بابایی رفتیم بیرون گفتی پیتزا میخوام!گرچه هیچی نخوردی! ولی برات خریدی...
9 تير 1392